داستانهای یک فروشگاه
داستانهای یک فروشگاه

داستانهای یک فروشگاه

دو مینی پست از نام نیک تا ناکارامدی.....

 

 

 

 

 پست اول: من معتقدم اسم در زندگی و حتی در اینده افراد نقش دارد این که افراد ما را به چه اسمی صدا بزنند و این که جامعه ما را با چه کلمه ای بشناسند در روح و روان ما و نهایتا در زندگی ما اثر می گذارد مثلا بازار یابی بود که نام خانوادگیش" اب در دیده" بود! یکبار از او پرسیدم معنی فامیل شما چیست که گفت پدر بزرگم تعریف می کند پدرم وقتی در دوران رضاشاه به ثبت و احوال می رود که نام فامیل خودش را مشخص کند مامور ثبت از او می پرسد می خواهی اسم فامیلت چه باشد از انجاییکه سواد درست و حسابی نداشته چیزی به نظرش نمی رسد ولی ظاهرا در ان موقع چشمانش اب ریزش داشته و مامور ثبت و احوال هم تنها چیز شاخصی که در او می بیند همین مشکل بوده برای همین نام او را "اب در دیده "می گذارد!  مهمترین ویژگی که معمولا بعنوان معیاری برای انتخاب اسم فامیل در نظر گرفته می شده شهرت فرد بعد از ان شغل و حرفه و در مرحله بعد محل سکونت او بوده است.....

 

من از اسمم راضی هستم و فکر می کنم اسم خوبی است منتها اخیرا یک اقایی نقل دنیای مجازی شده که اسمش به شدت توجهم را به خودش جلب کرده...."سپنتا نیک نام!"....گاهی فکر می کنم گرچه از اسمم راضی هستم ولی اگر اسمم سپنتا بود چندان بد نبود!  چون سپنتا نه تنها اسم خوش اهنگی است بلکه معنی معرکه ای دارد یعنی اگر به لغت نامه مراجعه کنید سپنتا به معنی عشق و فروتنی معنی شده یعنی عشق در کنار فروتنی قرار گرفته که به نظرم شگفت انگیز است منتها مشکلی که وجود دارد این است که پسوند و یا پیشوند "اقا "که برای ما کسبه مهم است خیلی بهش نمی چسبه یعنی مثلا اقا مهرداد اقا مهران اقا جواد اقا کریم اقا مصطفی اقا شهرام اقا هوشنگ اقا فرامرز عباس اقا لفظ" اقا" به خوبی به اسم چسبیده .. ولی "اقا سپنتا "کمی لایتچسبک می نماید( یعنی نمی چسبه! )....

 

نام فامیل این بزرگوار که اصلا معرکه است  "نیک نام"....یعنی مثلا اگر شما وکیل دادگستری باشی و نام فامیلت نیک نام باشد از جهت اسم و لقب حجت به شما تمام است و می توانی تا وزارت دادگستری پیش بروی! و البته به غیر از اسم بقیه اش به خودت مربوط است و یعنی اینکه این بزرگوار به غیر از بحث های داغی که در مورد عضویت او در شورای شهر یزد هست یکی از زیبا ترین و باشکوه ترین اسامی مردانه را در اختیار دارد .....

در مورد ماجرایی که در مورد عضویت ایشان در شورای شهر یزد روی داد فقط می توانم بگویم گاهی اوقات حاشیه بر متن غلبه پیدا می کند یعنی اینکه بحث ها و صحبت ها و جنجالی که در مورد ایشان رخ داد بسیار مهمتر از خود اتفاق بود و این جنجال ها و بحث ها در فضای مجازی بخصوص برای نسل جوان روشنگر و جالب بود....

 

پست دوم:اگر بخواهید یک مثال تاریخی و روشن در مورد ناکارامدی یک سیستم بیان کنید چه چیزی به ذهنتان می رسد!؟ من مثالی دارم که اگر بگویم احتمالا هر انچه در ذهنتان هست را باید کنار بگذارید!....اقای محسن هاشمی رییس شورای شهر تهران اعلام کرده که هزینه اداره شهر تهران پنج برابر لندن است! و این امار او به تایید دیگر اعضا شورای شهر تهران هم رسیده همانطور که می دانید لندن بعد از نیویورک مهمترین  کلیدی ترین و مدرن ترین شهر جهان است و مرکز مالی و بانکداری اروپا محسوب می شود ولی این شهر فوق مدرن با هزینه ای برابر با یک پنجم شهر تهران اداره می شود بودجه ای سنگین که نتوانسته ذره ای از مشکلات این ابر شهر بکاهد تا انجاییکه حتی خود استاندار تهران همین چند روز پیش این شهر را غیر قابل سکونت دانسته بود و در اظهار نظری صریح عنوان کرده بود که" تهران جای زندگی نیست!"که البته به نظرم حرف ایشان اغراق است بستگی دارد معیار و مبنای مقایسه شما چه باشد که اگر این شهر قابل سکونت نبود این همه ادم در ان زندگی نمی کردند و این همه مهاجرت به ان صورت نمی گرفت چون اگر بپذیریم که تهران قابل سکونت نیست باید برای بقیه نقاط ایران گریست چون مهاجرت همچنان به پایتخت ادامه دارد....( منبع هر دو خبر سایت خبری انتخاب)  این مثال واضحی از این حقیقت است که ان چیزی که باعث پیشرفت و ترقی و حل مشکلات می شود نه لزوما پول و منابع مالی که بیشتر از ان کارامدی و مدیریت است....

 

چیز دیگری که در این میان قابل بحث است موضوع عدالت است یادم هست چند سال قبل سفرنامه ای از یکی از خبرنگاران خواندم که به هندوستان سفر کرده و به پارلمان هند رفته بود ....همانطور که می دانید پارلمان هند جایی است که برای تقریبا بیست درصد مردم کره زمین تصمیم گیری می شود و برای زندگی بیش از یک میلیارد نفر انسان قانون وضع می شود ایشان در توصیف این پارلمان می گفت که در ساختمان اصلی پارلمان که جای جلسات نمایندگان بود در ان هوای گرم و خفه کننده هندوستان خبری از کولر اسپیلت و یا تهویه مطبوع نبود و فقط پنکه سقفی هایی در سالن بود که به نظر کهنه می امدند و یا در اتاق نمایندگان پارلمان بعضا شیشه ها شکسته بود و حتی صندلی ها مستعمل و کهنه بودند وقتی برای این وضعیت عجیب از یکی از نمایندگان توضیح خواستم او گفت در هندوستان صدها میلیون نفر دچار کمبود انرژی هستند یعنی انقدر غذا ندارند که بتوانند شکمشان را سیر کنند در یک چنین کشوری ما که نمایندگان انها هستیم حق اسراف و زیاده روی نداریم.........

نظرات 6 + ارسال نظر
سیدآشنا دوشنبه 22 آبان 1396 ساعت 09:37

(واقعا ناراحت کننده است.....هیچ چیز دردناکتر از این نیست که افرادی از کار بی کار بشوند البته من شنیده ام علت بالا بودن مخارج شهر تهران اینه که در دوران شهرداران قبلی یعنی احمدی نژاد و قالیباف استخدام نیرو بی حساب انجام میشده)
مشکل اینجاست که الان با بازنشست شدن قریب به اتفاق کسانی که قبل از این دو نفر جذب شدن ، کسانی که در دوران احمدی نژاد و قالیباف جذب شدن، بدنه اصلی شهرداری هستند. صرف جذب در دوران این دو نفر جرم که نیست! مشکل اینجاست که الان دقیقا مثل اول انقلاب طاغوتی یاقوتی داریم ولی اصطلاحا اصلاح طلب و غیر! داریم.
میگن قالیباف بدون ضابطه جذب کرده، مترو مداحا رو جذب کرده، کسانی حقوق میگیرن که سر کار نمیان! خب عزیزان اینا رو بریزید بیرون مشکل افراد حل میشه که!
مشکل اینجاست که قالیباف و قبلیش رفتن و کسانی رو بی ضابطه جذب کردن که دم و گردن کلفتی دارن که عاقایون جرأت چپ نگاه کردن بهشون رو ندارن و فقط امیدوارم آخرش ما بچه کارگرها قربانی نشیم....

همان طوررکه گفتید مثل همیشه ضعیف ها و کسانی که دستشون از همه جا کوتاهه قربانی میشن.....امیدوارم صدای شما به رسانه ها برسه چون من در رسانه ها در مورد تعدیل نیرو در شهرداری تهران چیزی نشنیده ام ....

سیدآشنا یکشنبه 21 آبان 1396 ساعت 09:46

سلام.
شهرداری و شورای شهر تهران به شدت وضعیت بلبشو و بهم ریخته ای داره. من کارمند شورای شهر تهرانم. الان تعدیل نیرو شرروع شده و از سطح راننده به بالا در معرض خداحافظی! هستند. هنوز ماهارو بیرون نریخته نیروهای خودشون رو آوردن. به قول یکی از مدیران گرامی که رسما فرمودند همه پسر خاله و پسردایی و ... دارن. ما هم که غیر از خدا کسی رو نداریم باید بریم غاز بچرونیم. بارها از دوستان شنیدم که اگه میدونستیم اینجوری با تبر جونمون می افتادن رای نمی دادیم! واقعیت اینجاست که شهرداری تهران تبدیل به حیاط خلوت دولت شده و این روال مردم تهران رو در آینده نزدیک رسما بیچاره می کنه.

درود به شما
واقعا ناراحت کننده است.....هیچ چیز دردناکتر از این نیست که افرادی از کار بی کار بشوند البته من شنیده ام علت بالا بودن مخارج شهر تهران اینه که در دوران شهرداران قبلی یعنی احمدی نژاد و قالیباف استخدام نیرو بی حساب انجام میشده

سونا یکشنبه 21 آبان 1396 ساعت 01:37

ایران ما از جهت منابع و ثروت ملى بسیار ثروتمندتر از اینجاست ولى اینجا پولشون رو براى خودشون خرج میکنن

در دنیای امروز تعریف ثروت با گذشته تفاوت دارد....

سونا شنبه 20 آبان 1396 ساعت 21:13

خیلى دلم میسوزه وقتى این حرفا رو میشنوم و اینجا رو با کشور خودمون مقایسه میکنم
اینجایى که من هستم مشکل فعلى و روزشون اینه که خانه سازى کنند تا افراد بیخانمان رو خونه دار کنن(خونه هاى دولتى و مجانى)_ البته الان هم در سطح شهر پانسیونهایى هست که افرادى که خونه ندارن اونجاها زندگى میکنن غذا میخورن و هفته اى ٢٠٠ یورو هر نفر از دولت حقوق میگیره که پول خوبى هست مثلا من و شوهرم که اهل سیگار و مشروب نیستیم هفته اى زیر ٢٠٠ خرج خوراک و قبض هامون هست
حتى اگه در همین وضعیت کسى حاضر بشه بهشون خونه اجاره بده اجاره ى خونه رو دولت پرداخت میکنه و شما توى هر اداره اى برى از کارمند از استاد دانشگاه و مخصوصا از دولت طلبکارى چون میگن ما حقوق شما رو با مالیاتمون میدیم که براى ما کار کنید
و حتى دولت به کسانى که هفته اى کمتر از ٣٥٠ یورو درامد دارن هم همون ٢٠٠ یورو و کمک هزینه ى اجاره خونه میده هزینه ى درمانى و دندانپزشکى و دارو براى قشر کم درامد یا بیکار مجانیه
اگه درامدتون زیاد باشه مالیات بیشترى باید بدین دقیقا برعکس کشور اسلامى و عزیزمون

جالب بود....البته ما انتظار نداریم که اینجا هم مثل کشورهای ثروتمند یک چنین خدمات گسترده ای به طبقات پایین داده بشه ولی انتظار هست که با همین امکانات وضعیت بهتر باشه...

عطیه شنبه 20 آبان 1396 ساعت 12:26

پارسال توی خبرها خوندم توی یه قسمتی از کانادا یه گربه شهردار یا فرمانداره یا جای دیگه یک بچه 9ساله. وقتی همه چیز روی روال باشه، فرقی نمیکنه کی سرکار باشه یا اصلا باشه یا نباشه. کار خودش پیش میره. هزینه برای این شهر زیاد میشه، اما صرف شهر نمیشه، وارد حساب آقایان و بقیه اسراف میشه

گاهی اوقات می شنوی که مثلا در کره جنوبی یک وزیر به خاطر اینکه از هلیکوپتر اداره برای یک سفر شخصی استفاده کرده مجبور به استعفا میشه ولی اینجا.....
پیشرفت و ترقی یک ملت اتفاقی نیست

مانیا پنج‌شنبه 18 آبان 1396 ساعت 16:09

یکی از دوستان استاد ادبیات دانشگاه هست ک ب تازگی به دانشگاه تهران منتقل شد ایشان اسم پسرش را نیک‌آیین گذاشته و همیشه میگوید اسم باید ایرانی باشد
اتفاقاً دیشب با دوستان ک هوا سرد شده و استفاده از سیستم های گرمایشی،در همین مورد صحبت میکردیم! اکثر نسل دانشجوی کشور ما یعنی نسل جوان و خلاق و از طرفی بنیان‌گذاران آینده؛ لباس‌های مخصوص فصول ندارند! میگید چطور؟عرض میکنم؛ خب اینها همون لباس‌هایی ک در تابستان می پوشند در زمستان هم استفاده میکنند با این تفاوت ک شوفاژ رو تا ته زیاد میکنن!!بعضاً گرم میشود هیچ مشکلی نیست پنجره هست، نه سرپیچ شوفاژ...
حمام میروند دو ساعت با بیشترین میزان فشار آب دوش!
یکی از دوستان ژاپن درس میخوند میگفت چون قیمت انرژی در ژاپن زباد است خب ب بچه‌ها این چیزها آموزش داده میشود! ولی ایران...

دقیقا....
متاسفانه فرهنگ استفاده صحیح از انرژی در کشور ما وجود نداره و دولت هم صرفا با گران کردن خدمات می خواهد فرهنگ سازی کند!! که البته اشتباه است....

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.