داستانهای یک فروشگاه
داستانهای یک فروشگاه

داستانهای یک فروشگاه

مفهوم عدالت در دو داستان.....

 

 

داستان اول:در امریکا دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون است خبرهایی می رسد که او در دوره دوم  ریاست جمهوریش قصد دارد برای توقف ساخت شهرک های یهودی نشین در اراضی اشغالی فلسطینی ها به اسرائیل فشار وارد کند کاری که اوباما هم می خواست در اواخر ریاست جمهوریش انجام دهد که البته فقط در حد حرف و شعار باقی ماند.....دلیل ان هم لابی قدرتمند یهودی ها در امریکاست  که در همه شئونات این کشور نفوذ فراوانی  دارد عده ای معتقدند لابی اسرائیل در امریکا در صدد تضعیف کلینتون بر می اید و انها برای این کار به یک حیله جالب متوسل می شوند......در زندگی کلینتون یک چیز کاملا قابل تشخیص است و ان هم ضعف در مقابل زنان است! و این چیزی است که در مورد بسیاری از مردان قدرتمند و باهوش تاریخ از اینشتن و چارلی چاپلین و پیکاسو و سالوادور دالی گرفته تا کلینتون و موشه کاتساو و ترامپ و برلوسکونی  استراوس کان قابل مشاهده است  لابی یهودی ها با توجه به این ضعف کلینتون یک دختر زیبا یهودی به اسم مونیکا لووینسکی را به کاخ سفید نفوذ می دهد البته بسیاری معتقدند این یک توهم توطئه است ولی شواهد می گوید بعید نیست که این توطئه آیپک  باشد....مونیکا یک دختر بسیار جذاب یهودی است که بعنوان کاراموز وارد کاخ سفید می شود و طبعا بخاطر زیبایی و جذابیت و تشخیص رییس جمهوری! خیلی زود به اتاق خصوصی رییس جمهور وارد می شود و نهایتا پیش بینی ها درست از اب در می اید و مونیکا وارد رابطه با رییس جمهور می شود.....

پس از افشای رابطه انها کلینتون بشدت این رابطه را تکذیب می کند و هر گونه رابطه با کاراموزش را انکار می کند ولی چند ماه بعد با انتشار مدارک و عکس های متعدد از او و مونیکا که رابطه نزدیک انها را نشان می دهد نهایتا  کلینتون اتهام خودش را می پذیرد.... رئیس جمهور امریکا یک شب بر صفحه تلویزیون ظاهر شده و در عین اعتراف به رابطه با لووینسکی با صدایی بغض الود و چشمانی نمناک  از مردم عذر خواهی می کند و البته کار صرفا با این ابرو ریزی ختم نمی شود مجلس سنای امریکا کلینتون را به اتهام شهادت دروغ و تلاش برای جلوگیری از اجرای عدالت محاکمه می کند ولی چون کلینتون درافکار عمومی همچنان محبوب بود و افکار عمومی در امریکا تعیین کننده است او فقط با اختلاف یک رای از برکناری نجات پیدا می کند....در این جریان هیچگونه تجاوز و اذیت و ازار جنسی در میان نیست چون خود لووینسکی نه تنها شکایتی نداشت حتی بعدها در یک برنامه تلویزیونی بخاطر اغوای کلینتون از او عذر خواهی کرد و همین چند سال پیش تمامی لوازم دوران کاراموزی خودش در کاخ سفید را به حراج گذاشت ولی از فروش لباس ابی رنگی که کلینتون به او هدیه داده بود خودداری کرد! دختری جوان که رابطه اش با رییس جمهور او را به بسرعت مشهور کرد تا انجاییکه گفته می شد وقتی به یک کافه برای خوردن قهوه می رود صدها نفر عکاس دور او را محاصره کرده و از قهوه خوردنش فیلم و عکس می گرفتند! و نهایتا کتاب خاطراتش را به قیمت پانصد هزار دلار فروخت......

داستان دوم :رومن پولانسکی یکی از معروفترین کارگردانان جهان است و یک فیلمساز مولف محسوب می شود و از انجاییکه در کشورهای زیادی فیلم ساخته یک کارگردان بین المللی محسوب می شود....در دوران جوانی اقای پولانسکی درآمریکا و در  یک میهمانی  با یک دختر زیر سن قانونی ارتباط برقرار می کند ایشان دستگیر می شود و بعد با قید وثیقه ازاد می شود که البته در این مدت ایشان از امریکا فرار می کند بعد از این اتفاق اف بی ای نزدیک به چهل سال است که در تعقیب اقای پولانسکی است! او نه تنها نتوانست  از ترس دستگیری به امریکا بیاید و جایزه اسکار خود بخاطر فیلم پیانیست را دریافت کند بلکه در سال 2009 در سفری به سوییس به درخواست دادگستری امریکا دستگیر می شود دادگستری سوییس درخواست ازادی به قید وثیقه اقای پولانسکی را نپذیرفت و او حدود یکسال در سوییس در حبس خانگی بود و نهایتا سوییس تقاضای استرداد دادگستری امریکا را نپذیرفت و او از دستگیری رهایی یافت  خانم سامانتا گیمر که در سن 13 سالگی با اقای اقای پولانسکی رابطه برقرار کرده  الان بیش از 50 سال سن دارد!  او نه تنها شکایتی از ایشان ندارد بلکه بارها خواستار مختومه شدن این پرونده و پایان بخشیدن به این ماجرا شده که البته رضایت ایشان سودی ندارد چون طبق قوانین ایالت کالیفرنیا رابطه جنسی با افراد زیر سن قانونی حکم تجاوز جنسی را داشته و مجازات سنگینی هم دارد........

عدالت صرفا  وقتی برقرار می شود که دست قانون برای گریبان زورمندان و متنفذین بی گذشت و ناشکیب باشد...