داستانهای یک فروشگاه
داستانهای یک فروشگاه

داستانهای یک فروشگاه

تنهایی...

 

 

در یکی از شبکه های خبری مطلب جالبی را دیدم ...در انگلستان وزیری تحت عنوان وزیر" تنهایی" انتخاب شده تا به این معضل بزرگ در ان کشور یعنی" تنهایی" رسیدگی کند مطابق این خبر در این کشور بیش از نه میلیون نفر به تنهایی زندگی می کنند و حتی برخی از انها هفته ها با کسی مراوده ندارند و یا در جایی دیگر خواندم که در اغلب خانه های استکهلم پایتخت سوئد فقط یک نفر زندگی می کند.....

علت این تنهایی رو به گسترش در دنیای امروز چیست! ؟ برای جواب به این سوال من فکر می کنم باید ببینیم ادمهای امروز بیشتر وقتشان را با چه چیزهایی پر می کنند و نیازهایشان را چگونه براورده می کنند.....در خبری خواندم که یک شرکت رباتی را ساخته که داستان های هری پاتر را از حفظ است و انها را خیلی با هیجان و با احساس تعریف می کند و از ان هم استقبال زیادی شده و حتی برخی که دچار بی خوابی می شوند از این ربات برای شنیدن داستان به هنگام خواب استفاده می کنند و یا رباتی ساخته شده که می تواند برای ادمها یک هم صحبت باشد یعنی با توجه به حرفهای شما جواب های مناسب بدهد که البته این ربات در ابتدای راه است ولی در اینده طوری تکمیل می شود که شما می توانید با ان درد و دل کنید !.....و یا در خبری دیگر یک ربات جنسی در یک نمایشگاه به نمایش درامد که به نظر بسیار پیشرفته می امد! و انقدر اقایان محترم حاضر در نمایشگاه جهت بررسی به این ربات دست زدند که بعد از مدت کوتاهی از کار افتاد!.....اگر شما توی اتوبوس نشسته باشید یک اماری  بگیرید چند درصد افراد حاضر در مترو یا اتوبوس با بغل دستیشان حرف می زنند و چند درصد حواسشان توی گوشی موبایل است؟ امار که من گرفتم  به  نود درصد رسیدم یعنی از هر ده نفر نه نفر با موبایلش سرگرم است و یک نفر با بغل دستیش حرف می زند مشکل این نیست که ادمها با هم حشر و نشر نمی کنند مشکل این است که دنیا و ابزار های مجازی سلیقه ادمها را تغییر داده ادمها دیگر حوصله افراد و چیزهای حقیقی را ندارند چون در دنیای واقعی  زشت و زیبا مخلوط است خوبی و بدی در هم پیچیده شده ولی در چیزهای مجازی بعضا تسویه شده به دست ما می رسد بدیها و نقاط منفی را پنهان می کند و صرفا زیبایی ها را به ما نشان می دهد مثل اینستا گرام که خانمی عکس غذایش را در اینستا می گذارد شما عکس ناهار هر روزش  را که نان و ماست بوده را نمی بینی ولی یکبار که با دوستش به رستوران رفته و  بیف استراگانوف و استیک خورده دهها عکس و تصویرش با توضیحات مفصل  در معرض دید شماست! چه بسا عشق های مجازی خیلی داغ که وقتی حقیقی می شود به گند کشیده می شود چون ادمها حوصله دارند در شبکه های مجازی با هم گپ بزنند ولی بعضا حوصله ملاقات و ارتباط حضوری را ندارند و یا در دنیای حقیقی ان شخصیت فیلتر نشده برایشان روشن می شود

مشکل اینجاست عواملی که قبلا ادمها را به یکدیگر پیوند می داده در حال فردی شدن هستند قبلا پدر و مادرها برای بچه های خودشان قصه تعریف می کردند ولی الان ربات ها این کار را می کنند رابطه جنسی در همه فرهنگ ها راهی برای ارتباط و اتصال ادمها لااقل بین دو جنس مخالف بود و نهایتا این میل قدرتمند خانواده را بوجود می اورد ولی اگر روزی ربات ها این نیاز را بهتر براورده کردند چه می شود!؟ باید از نسل جدید بخصوص متولدین 75 به بعد پرسید شما چند بار در دنیای واقعی عاشق شده اید و چند بار در دنیای مجازی و کدام یک اکتیو تر و رمانتیک تر بوده قطعا عشق های مجازی داغ تر است چون در دنیای مجازی ادمها را همانطور که مخاطب می خواهد می بینی ولی در دنیای حقیقی چهره واقعی ادمها معلوم می شود و ان طور که هستند دیده می شوند ادمها جذب ادمک های داخل گوشی می شوند ادمک هایی که ان طور که نشان می دهند نیستند و طبعا ارمانی تر و زیباتر از ادمهای عینی و ملموس هستند برای همین دیگر حوصله ادمهای واقعی را ندارند....

موضوع دیگر اصالت "فرد گرایی" در دنیای مدرن است  در بسیاری از مواقع ادمها حاضر نیستند بخاطر اینکه با کسی زیر یک سقف زندگی کنند دایره و حریمی که دور خودشان ترسیم کرده اند را کمی فراختر کنند و  یا بسیاری از ارزشهای فمینیستی برای من جذاب و مقبول است و شما این را از مطالب این وبلاگ دریافته اید ولی من معتقدم ارزشهایی که برخی فمینیست های تندرو تبلیغ می کنند بخصوص در جوامع شرقی زنان را تنهاتر می کند .....

این تنهایی در کشورهایی نظیر ما می تواند بسیار عمیق تر از غرب باشد چون ازادی های اجتماعی در انجا می تواند بخشی از این تنهایی ها را کاهش دهد کافه نشینی بار نشینی کارناوال ها فستیوال ها کلوپ ها و برنامه های اجتماعی در غرب بسیار بیشتر از کشورهایی نظیر ماست به علاوه اینکه قدرت مالی و پول می تواند برخی از این تنهایی ها را کاهش دهد ولی محدودیت ها در جوامعی مثل ما هیچ جایگزینی برای ان زندگی اجتماعی از دست رفته باقی نمی گذارد مشکل دیگر مشکل کهنسالان است در فرهنگ شرقی احترام به بزرگتر ها و نگهداری از آنهابرای فرزندان نوعی وظیفه و فضیلت محسوب می شد ولی این ارزشها در نسل جدید رو به زوال است جوانی کوتاه و کهنسالی می تواند طولانی و کشدار باشد .....

این بحث مفصلی است ولی من فکر می کنم باید از حالا به فکر تنهایی های اینده بود انسان  موجودی اجتماعی است و نمی تواند به تنهایی عادت کند گفته می شود کسی که تنها زندگی می کند اسیبی برابر با کسی که روزانه یک پاکت سیگار می کشد به تن و روانش وارد می شود اگر شما یک فرزند داری باید فکر تنهایی فرزندت در اینده باشی (بنده اینجا تعدد فرزندان را توصیه نمی کنم! ) اگر عادت داری زندگی مجازی و دوستان مجازی را به ادمها و دنیای واقعی ترجیح دهی باید کمی بیشتر فکر کنی و بهتر است برای کهنسالی از حالا فکری کرد..کلا من توصیه و نصیحتی ندارم ولی معتقدم ما جوانان از حالا باید به فکر اینده خودمان باشیم اینده ای که می تواند مملو از تنهایی باشد.....

نظرات 10 + ارسال نظر
حامی چهارشنبه 4 بهمن 1396 ساعت 17:24


تنهایی .......دل گرفته......زندگی چه معنی داره واقعا؟

اگه اراده کنی شادی هم هست....

ستاره چهارشنبه 4 بهمن 1396 ساعت 17:08

آقای مهرداد عزیز سلام
خیلی خیلی با این پست موافقم.
تنهایی سال های آینده منو هم می ترسونه

درود به ستاره خانم
آرزو می کنم بهترین اتفاقات برات بیفته...

عطیه سه‌شنبه 3 بهمن 1396 ساعت 12:39

با اینکه گفتی پستهای اینستا از فیلتر رد میشن کاملا موافقم و البته که نباید گولشون رو خورد. من دوست یکی از دوستانم رو فالو میکردم. خیییییییییییییلی ب نظرم زندگی خوب و خوشی با همه اعضای خانوادش داشت تا اینکهههههههههههههههه، ب روز اینو ب دوستم گفتم، و پرده از ماجرا برداشت. اینکه چقد تو خانوادش مشکل داره و با همه اعضا درگیره و ... .
این بالشتکهایی هم هست ک آدمو بغل میکنه، اونام خوبه
کلا همه رو دارن ب سمت خودکفایی سوق میدن.

بالشتک.....امان از تجربه!
سوال: فلسفه اینکه مردم به عشق خودشان خرس هدیه می دهند را می دانید!؟
جواب:چون کار همون بالشتک را میکنه و میشه اونو بغل کرد!

نادیا دوشنبه 2 بهمن 1396 ساعت 17:36

به قول کتاب شازده کوچولو : روباه گفت:"آدم فقط از چیزهای که اهلی می کند می تواند سر در آورد.انسان ها دیگر برای سر در آوردن

از چیزها وقت ندارند.همه چیز را همین جور حاضر و آماده کرده از دکان ها می خرند، اما چون دکانی

نیست که دوست معامله کند آدمها مانده اند بی دوست!

تو اگر دوست می خواهی خب منو اهلی کن!"

شازده کوچولو پرسید:"راهش چیست؟
من خودم خیلی تلاش کردم یه نفرو اهلی کنم ، ولی خب نه تنها ایشون اهلی نشد، بلکه اینقدر منو حرص داد که خودمم وحشی شدم
شخصا ربات رو به شدت ترجیح میدم . شما با کدوم ادم میتونی صحبت کنی بدون اینکه نترسی از اینکه برداشت بدی بشه از حرفات یا خیلی چیزای دیگه .

راستش با این که گفتی ربات ها را ترجیح می دهی زیاد موافق نیستم ارتباط با یک موجود بی احساس نهایتا تنهایی آدم را عمیق تر می کند...

سمانه دوشنبه 2 بهمن 1396 ساعت 16:16

دقیقا این حفظ سنتها در این دو کشور مدرن برای من خیلی تعجب انگیز و جالبه.برای همین خیلی علاقمند به کنکاش در فرهنگ این‌دو کشور هستم .بهترین نمونه تعامل با تکنولوژی و سنت هستن .ولی ازاین هجم خودکشی و تنهایی مدرنشون هم نمیشه راحت گذشت یکی از عللش اینکه خیلی به بالا بردن درجه اجتناعیشون بها میدن و سخت تلاش میکنن و مسلما وقتی ناموفق بشن سرخورده و خودکشی‌‌ .ولی نظر من از کشور تنبل و تن پرور ما خیلی بهترن .بخصوص شعار ملی کره "به همه انسانها خوبی برسانید "! حالا شعار ایرانیا"تا می تونی دزدی کن و بارت رو ببند ووبی خیال انسانیت"

فکر کنم کلا مربوط به پست نبود

کلا در کشورژاپن از قدیم خود کشی زیاد بوده حتی در برخی موارد نوعی ارزش محسوب می شده که به آن هاراگیری می گفتند...
این موردی که در مورد ایرانی ها گفتی چندان باهاش موافق نیستم و اشکال را از سیستم می دانم....

سهی دوشنبه 2 بهمن 1396 ساعت 11:47

چند وقتی هست که پستهاتون دقیق با شرایط روز من منطبق هست

سعی می کنم پست اینده کمی شادتر باشه

زری دوشنبه 2 بهمن 1396 ساعت 00:49

در مورد عاشقی لا رباتها شبیه فیلم او her بود، من یاد اون فیلم افتادم

درسته....رسیدن به ان دورانی که ربات ها توانایی پیدا کنند که جای همدم را برای ادمها بگیرند زیاد دور نیست....

سونا یکشنبه 1 بهمن 1396 ساعت 20:43

تنهایى خیلى سخته و ازون بدتر میون یه جمع تنها بودنه
در مورد عقاید فمینیستى خانمها که گفتین میخواستم بگم شاید بیشتر ما زنها از مردهایى تو زندگى خودمون خشمیگینیم و بغض فروخورده اى داریم مثل خشمى که هنوز سیاه پوستا دارن
من چند وقت پیش شنیدم یکى از اشنایان که دو تا دختر و یه پسر داره وکالت به پسر ٢٢ ساله ش داده براى خونه و زمین و هر چیزى که داره
پسرش هم زمین رو بدون اطلاع صد میلیون زیر قیمت فروخته و معلوم نیست پولش چى شده و خونه رو هم بدون پول به اسم کسى زده که موفق شدن خونه رو با بدبختى پس بگیرن
این ظلمى هست که اون پدر به اصطلاح تحصیلکرده در حق دو تا دخترش کرده که ازش ارث نبرن و همه چیز به پسر نادون جاهل و درس نخون و بیکارش برسه
این قضیه منو تا سر حد مرگ عصبانى کرد با اینکه این اتفاق براى من نیفتاده شما تا زن نباشید نمى تونید این قضایا رو کاملا درک کنید

من فک می کنم نباید موارد خاص را به کل تعمیم داد....من هم خانمی را می شناسم که به بهانه پرستاری از مادرش او را فریب داد و همه اموال مادرش را به نام خودش زد و دو برادرش را بی نصیب گذاشت و برادرانی را هم می شناسم که خرج زندگی خواهران متاهل خودشان را می پردازند.....

سمانه یکشنبه 1 بهمن 1396 ساعت 19:28

باید این واقعیت تلخ قبول کنیم اگر چه هدف تکنولوژی بوجود آوردن یک زندگی بهتر و جذاب تر و آسانتر برای انسانهاست ولی در پشت صحنه کمر به نابودی زندگی زده .منکر خدماتش نیستم ولی آنچه رو که می بینم به نظر مضراتش بیش از سودش هست.چند وقت پیش با مطالعه کشور کره و ژاپن و میزان بالای خودکشی در این کشورای مدرن و فراصعنتی که زیر تکنولوژی غرق شدن منو بیش از پیش متقاعد کرد.

البته باز هم کشورهای شرق دور سعی کرده اند ارزشهای خودشان را حفظ کنند مثلا احترام به بزرگتر یکی از اموزه هایی است که حتی در مدارس به بچه ها می اموزند ولی همانطور که شما گفتید اگر زندگی مدرن بی محابا و بدون فیلتر خودش را تحمیل کند عوارض زیادی خواهد داشت.....

تیلوتیلو یکشنبه 1 بهمن 1396 ساعت 14:57 http://meslehichkass.blogsky.com/

چقدر این پست ترسناک بود

چرا

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.