داستانهای یک فروشگاه
داستانهای یک فروشگاه

داستانهای یک فروشگاه

انحصار و تلگرام.....

 

 

انحصار فقط خاص حکومت های مطلقه نیست حکومت هایی که رسانه ها فرهنگ اقتصاد سیاست.....را کنترل می کنند گاهی اوقات دموکراسی ها اگر مواظب نباشند دچار یک انحصار همیشگی و تاریخی می شوند چون مثلا انحصار در کره شمالی یا زیمباوه یا سودان که به واسطه یک حکومت مطلقه برپا شده خواه ناخواه روزی از بین می رود چون استبداد و فقدان ازادی برخلاف طبع بشر است و سرنوشتی جز نابودی ندارد حال ممکن است بعلت ویژگی‌ های فرهنگی و تاریخی زمان بر باشد ولی نابودیشان حتمی است ولی گاهی از بطن دموکراسی و ازادی انحصارات وحشتناکی بیرون می اید وحشتناک از ان جهت که پایدارند و دیگر کسی حریف انها نمی شود......

مثلا در امریکا که یک دموکراسی نمونه است به برخی امارها که نگاه کنی متوجه عمق فاجعه می شوی ......مثلا در اقتصاد  این کشور 52درصد ثروت این کشور فقط در اختیار یک درصد است شما اگر بخواهی یک همبرگر بخوری به احتمال زیاد ان همبرگر از مک دونالد یا دو سه شرکت محدود دیگر است اگر بخواهی نوشابه بخوری به احتمال زیاد کوکا یا پپسی خواهد بود گوشت گوساله مصرفی مردم این کشور که بعلت قدرت خرید زیاد و الگوی مصرف انها  یک عدد نجومی است فقط در اختیار سه شرکت است .....یا در سیاست برخی خانواده ها بر سیاست این کشور نفوذ فراوانی دارند از خانواده بوش دو رییس جمهور امده و دو پسر دیگر خانواده هم  فرماندار هستند و در ضمن یکی از انها هم در انتخابات اخیر کاندیدای حزب جمهوری خواه بود بیل کلینتون هشت سال رییس جمهور بود و همسرش هیلاری هم که سناتور نیویورک است اگر روس ها شیطنت نکرده بودند الان رییس جمهور بود و دخترش هم برای ورود به سیاست اماده می شود خانواده کندی ها هم به همین ترتیب.....مثلا گفته می شود دارو در امریکا بسیار گران است یعنی برعکس بقیه کالاها که تقریبا در همه موارد در امریکا ارزانتر از کشورهای همسطح اروپایی است ولی دارو در این کشور گران است دلیل ان هم نفوذ لابی قدرتمند کارخانه های داروسازی در این کشور است.....

در کشور ما هم حرف برای گفتن زیاد است در مورد انحصارات در دنیای سیاست که ترجیح می دهم چیزی نگویم! ولی در اقتصاد شاید برایتان جالب باشد بدانید بسیاری از  محصولاتی که در تلویزیون تبلیغ انها را می بینید مثل شوینده ها شامپوها پودرهای لباس شویی مایع دستشویی روغن های خوراکی ادامس کرم های ضد افتاب محصولات ارایشی بهداشتی ....همگی متعلق به یک شرکت و در واقع یک هولدینگ است مثلا شما اگر یک مایع دستشویی بخرید احتمال 90 درصد ان مایع دستشویی متعلق به این شرکت است چون چهار برند برتر در این محصول متعلق به این شرکت است انوقت مثلا ما یک مایع دستشویی با نصف قیمت محصولات این شرکت با کیفیت مشابه می اوریم مردم نمی خرند چون فقط همین برندها را در تلویزیون می بینند مثلا ادامسی که شما تبلیغ ان را در تلویزیون می بینید به قیمت 1800 تومان فروخته می شود انگاه ادامسی دقیقا با کیفیت مشابه و حتی بهتر از ان  از شرکتی که در تبلیغات عقب افتاده قیمتش فقط هزار تومان است! و این هولدینگ با تاسیس 500 فروشگاه در کشور برندهایش را تثبیت کرده و به دنبال یک انحصار کامل در صنایع غذایی و بهداشتی کشور است ....

این انحصار فقط در اقتصاد و سیاست نیست ما جدیدا شاهد یک انحصار دیگری در عرصه اطلاع رسانی هستیم ان هم در شبکه های اجتماعی ....مردم ایران از بزرگترین کاربران شبکه های اجتماعی و در صدر انها تلگرام هستند گروههایی با بیش از یک میلیون عضو که اخبار و محتوای مشخصی را در کانال می گذارند و در حقیقت ذهن ان میلیون ها نفر را با اطلاعات مداوم و بی وقفه خودشان پر می کنند  در حالیکه صاحبان این کانال ها نه تخصصی دارند نه از تعهد انها به صداقت و راستگویی چیزی می دانیم بلکه حتی اغلب توسط جوانانی زیر 30 سال اداره می شود که فقط هدف انها کسب درامد است یعنی شما تصور کنید روزنامه های خیلی معروفی که شما در کیوسک روزنامه فروشی ها می بینید که با دهها نفر کارشناس نویسنده و پژوهشگر اداره می شوند اغلب تیراژی کمتر از صد هزار نسخه دارند ان وقت چند جوان کم سواد پشت یک لپ تاب نشسته اند و فقط به قصد درامد مادی بیش از یک میلیون مخاطب دارند مردم معتاد به شبکه های اجتماعی هم جذب انها می شوند و کسی هم چندان به دنبال مطالب مفید نیست بلکه همه می خواهند سرگرم شوند و هر چه خوش اب و رنگ تر بهتر مثلا وبلاگ تدریجا رو به زوال است امارهای وبلاگ ها که مفیدترین و در حقیقت نزدیکترین شبکه اجتماعی به کتاب است روز به روز سوت و کورتر می شود انوقت مثلا خانمی می اید عکس گربه هایش را در اینستا گرام می گذارد می بینی که صدها و بلکه هزاران نفر ان را لایک کرده و دهها نفر هم ان پایین کامنت گذاشته و قربان صدقه گربه های خانم می روند!....یا درمثالی دیگر  از ان خواننده معروف که معمولا در اینستا پرت و پلا می گوید و گاهی اصلا متن هایش  مفهوم نیست که البته اشکال از ایشان نیست بالاخره میلیون ها نفر ایرانی در اینستا صفحه خودشان را دارند و این که چه محتوایی می گذارند به خودشان مربوط است من می گویم باید از این پرسید که چرا ایشان با ان متن های عجیب میلیون ها نفر فالوور دارد یعنی من معتقدم باید از ان میلیون ها نفر ترسید و نه از ایشان!.......

اینها را گفتم که بگویم بنده چندی قبل در تلگرام کانالی زدم که شاید بتوانم مطالب مفیدی را انجا بنویسم من خودم را کسی نمی دانم که بتوانم به کس دیگری چیزی اضافه کند ولی بواسطه شغلی که دارم قصدم این بود که شاید بتوانم مطالب مفیدی از تجربه های شخصی بگویم که حس می کنم تجربه خوبی نبود.....با عرض معذرت از همه دوستانی که در این مدت کوتاه حمایت کردند بنده دیگر در کانال تلگرام نخواهم نوشت اگر حرفی باشد همین جا کافیست......

 

نظرات 11 + ارسال نظر
سهی شنبه 4 شهریور 1396 ساعت 09:32

سلام

در هر صورت شما مختارید. ولی قلم تاثیرگذاری دارید. خداحافظی شما از کانالتون بخاطر اینکه سیستم آن را نمی پسندید گرچه قابل درک هست ولی بنظرم کار درستی نیست. نوشتن آدمهایی مثل شما که نوشته هاتون یه چیزی را تو طرز فکر آدم بیدار می کنه خلاف جهت هرز نویسی است و اگه همه آدمهایی با طرز فکر شما مثل شما فکر کنن و دور تلگرم را خط بکشن اون موقع است که تلگرام خطرناک میشه.

در هر صورت مردم همیشه همه متون را جدی نمی گیرن کافیه چند بار خلافش بهشون ثابت بشه ولی یاد میگیریم که همه چیز را بشنویم با وجود اینکه خیلیهاش درست نیست و اینطوری هم خلاف طرز فکرمون شنیدن ر وتحلیل مطالب را یاد میگیریم هم اینکه هرچیزی و هرکسی خوندن و یا شنیدن نداره

درود به شما
مشکل اصلی اینه که دنیای مجازی ادمها را از کتاب دور کرده حتی خود من هم که این حرفها را می زنم دیگه مثل قبل کتاب نمی خوانم و این برای ما ادمها فاجعه است....ممنون دوست عزیز

بهروز جمعه 3 شهریور 1396 ساعت 11:45

مهرداد خان کار خوبی کردی که از تلگرام دور شدی . ممکنه کانالهل و مطالبی خوبی تو تلگرام باشه اما عمده مطالبش دروغ و جفنگه

درود به بهروز خان....
متاسفانه تلگرام و مخصوصا اینستا بیشتر برای سرگرمیه. ...

سارا... پنج‌شنبه 2 شهریور 1396 ساعت 19:39

سلام....

خوبید شما!؟

به نظر من تلگرام و وبلاگ ...چندان قابل مقایسه نیستند....

هرکدوم کارکرد خاص خودشون رو دارند... و شما باید ببینید هدفتون به کارکرد کدوم یک از اینها ....نزدیکه... و همون رو انتخاب کنید...

یه مطلب دیگه هم ... عادت هست ... شما الان سال هاست که دارید .... وبلاگ می نویسید.... و به این سبک عادت کردید.... تلگرام به اصطلاح ...راه دستتون نیست ...

و اینکه کانال های تلگرامی ... بیشتر دنبال کسب درآمد هستند.... به نظر من ...فی نفسه مشکلی نداره ......... ایراد اونجایی بوجود میاد که ....... برای افزایش عضو جهت افزایش درآمد.... دست به انتشار مطالبی میشن که .... مخرب هست... مثل یکسری کانال های رمان نویسی .... که متاسفانه روی فیلم های پو*رن رو سفید کردن

درود به سارا خانم
احوال شما؟
وقتی پای پول و کاسبی میاد وسط کار خراب میشه چون مثلا من برای کسب درآمد کانالم را طوری اداره می کنم که پول بیشتری گیرم.بیاد ....
به قول شما شاید هم من عادت نداشتم

اعظم46 چهارشنبه 1 شهریور 1396 ساعت 21:04

درود به اعظم خانم

مرمری سه‌شنبه 31 مرداد 1396 ساعت 21:52

سلام به داداشه گلم .باشه ، ما که حرفی نداریم ، هر جور خودت میدونی ، اما من بیشتر اونجا رو میخوندم

درود به مرمری خانم

یاسمین سه‌شنبه 31 مرداد 1396 ساعت 17:37

سلام
ایا این مقال نشون میده به شما پیشنهاد جهت تبلیغات داده شده؟ من که به کانالاتون هر روز سر میزدم ولی یک پیشنهاد
مشتری های رو عضو یک کانال مخصوص فروشگاهتون کنید و اجناسی رو کت شارژ میشن بهشون اطلاع بدید

درود به شما
والا گروه ما با صد نفر عضو حقیرتر از آنی بود که پیشنهاد تبلیغات داشته باشد

nari سه‌شنبه 31 مرداد 1396 ساعت 15:41

خدایی من خیلی از نوشته های شما استفاده میکنم. حتی میشه گفت گاهی سرقت ادبی هم میکنم خدا منو ببخشه.

هر چی سرقت کردی نوش جان و کاملا حلاله

سونا سه‌شنبه 31 مرداد 1396 ساعت 14:52

یه موضوع مهم رو یادم رفت بگم
دوست دارم بنویسید واقعا قانع نشدم

ممنون سونا خانم شما لطف دارید بهتره بیش از حد آلوده دنیای مجازی نشویم چون وقت کم و عمر کوتاه است....

سونا سه‌شنبه 31 مرداد 1396 ساعت 14:31

سلام اقا مهرداد
نظر من این هست که هر کس استفاده اى که دوست داره رو میکنه و شاید این خودش بنیان یک موج و جهت دهى باشه
من با دوستان دبیرستان و راهنمایى یک گروه دوستانه داشتیم و ازونجا که من عطاى مهندسى رو به لقاى اون بخشیدم و وارد رشته و کار جدیدى شدم همه از من رسپى غذا میخواستن به مرور چون نمیتونستن تو اون گروه شلوغ رسپیها رو پیدا کنند پیشنهاد کردن کانال بزن و من فکر کردم چقدر خوبه که کانال عمومى باشه و همه استفاده کنن و برعکس کانالهاى دیگه ى اشپزى میدونید که مطالب رو خودم تهیه میکنم
کانال شما رو هم من دوست داشتم و به دوستانم تو همون گروهى که گفتم هم معرفى کردم این یه ابزار هست شما با استفاده ى صحیح مخاطبین خاص خودت رو خواهى داشت و بعضا دیگران هم ازتون یاد خواهند گرفت
در ضمن به اون کانالها و گروهها با میلیونها فالوور یه نگاه بندازید این فالوورها رو به صورت فیک جمع کردن و اگه لیست رو نگاه کنید میبینید خیلیا غیرواقعى هست

درود به سونا خانم
شاید گروه آشپزی که شما دارید یک مورد خاص باشد چون واقعا زحمت می کشید و تجربیات خودتون را در اختیار دیگران قرار میدهید و جالب اینجاست که گروه های مفید و آموزنده اغلب کمتر از هزار نفر عضو دارند ......در مورد تعداد اعضا کانال ها حرف شما درست است ولی در هر حال ابرگروها وجود دارند که صرفا سرگرم کننده اند....

مهسا سه‌شنبه 31 مرداد 1396 ساعت 13:07

این مطلب شما حاوی حقایق تلخی بود...
حالا یک سوال، به نظر شما راهی برای برهم زدن این چرخه و انحصار وجود داره؟

قطعا وجود داره....
در دموکراسی راهکارهایی برای جلوگیری از شکل گیری انحصار چه در سیاست و بخصوص در اقتصاد وجود داره مثال ایده آل آن کشورهای شمال اروپا و اسکاندیناوی هستند و در این میان فرهنگ مردم نقش اساسی را بازی می کنه....
ولی ما کجا و انها کجا....

عطیه سه‌شنبه 31 مرداد 1396 ساعت 13:01

به هر حال مهمون خر صابخونس، نمیدونم ب اینجام ربط داره یا نه، اما این اومد تو ذهنم. البته خودم رو عرض کردم، جسارت ب بقیه خوانندگان محترم نباشه.
اتفاقا بدم نیست، گامیه در جهت زنده نگه داری وبلاگ و وبلاگ نویسی ؛ خوبه ک بازم ب نوبه خودت در جهت کاری قدم بر میداری

نفرمایید شما از دوستان خوب و وفادار هستید....
حس کردم تلگرام جای امثال بنده نیست فقط جاییه برای پول دراوردن و وقت تلف کردن فقط همین...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.