داستانهای یک فروشگاه
داستانهای یک فروشگاه

داستانهای یک فروشگاه

توهم اعداد!

 

 

ریاضی خیلی مهم است خیلی زیاد! انهاییکه گاها در شبکه های مجازی مسخره می کنند که مثلا عمرمان تمام شد و نفهمیدیم انتگرال و دیفرانسیل به چه دردمان می خورد اینها از غافلانند!....اعتقاد شخصی من این است که اگر می خواهید روانشناسی بخوانید تا مقطع لیسانس ریاضی بخوانید اگر می خواهید جامعه شناس شوید اول لیسانس ریاضی بگیرید اگر می خواهید مدیر بشوید و مدیریت بخوانید لیسانس ریاضی بگیرید اگر می خواهید نقاش شوید اگر می توانید و با طبعتان جور است اول ریاضی بخوانید کلا هررشته ای که خواستید بخوانید اول یک لیسانس ریاضی بگیرید بعد از مقطع لیسانس هر کاری که خواستید انجام دهید! دلیل ان هم واضح است ریاضیات ذهن شما را بسط می دهد به شما صبرو حوصله می اموزد و ظرفیت فکر و اندیشه را در شما بالا می برد به این خاطر است که شما در دانشکده علوم انسانی که بروید می بینید که بسیاری از دانشجویان موفق ارشد و یا دکترا لیسانس فنی یا ریاضی دارند و افراد صاحب نظر و جریان ساز در علوم انسانی و حتی علوم دینی یعنی حوزه ای که معمولا کسی به این راحتی ها بعنوان صاحب نظر پذیرفته نمی شود پسوند مهندس پشت اسمشان دارند مثل مهندس بازرگان مهندس سحابی.....

به غیر از اهمیتی که در مورد ریاضی ذکر شد اعداد هم در زندگی ما نقش تعیین کننده ای دارد من قبلا در یکی از پست های همین وبلاگ به گوشه ای از ان پرداخته ام منتها اینجا می خواهم از توهمی که گاهی اعداد ایجاد می کنند بگویم.....

اعداد معیار سنجش اند مثلا همین رتبه ای که شما در کنکور می گیرید صرفا یک عدد است ولی همین عدد موقعیت شما را مشخص می کند در همه دوران ها حتی همین دوران مدرن که من و شما در ان بسر می بریم هیچ چیز مثل یک عدد موقعیت ما را مشخص نمی کند و برای همین تصور عمومی بر اساس همین اعتماد به اعداد شکل گرفته مثلا در مورد سن و سال ....ایا یک ادم چهل ساله لزوما جوانتر از یک ادم پنجاه ساله است؟ عدد می گوید که ان ادم چهل ساله جوانتر است ولی من ادمی را می شناسم که در سن 50 سالگی روزی ده کیلومتر می دود و شاداب و سروحال است واقعا چند درصد از بیست سی ساله های این مملکت می توانند هر روز ده کیلومتر بدوند؟شاید تعدادشان از یک درصد هم کمتر باشد ولی اهمیتی ندارد شما اگر پنجاه ساله باشی جامعه مثل یک ادم پنجاه ساله با شما رفتار می کند یعنی شما را بعنوان یک جوان به رسمیت نمی شناسد چون یاد گرفته در سن و سال به اعداد اعتماد کند در مثالی دیگر ایا ادمی که در حساب بانکیش یک میلیارد تومن پول داشته باشد از کسی که در حسابش پولی نیست لزوما مرفه تر است؟ البته می دانم که شاید خوشبخت تر نباشد چون این یک جمله کلیشه ایست که پول لزوما خوشبختی نمی اورد ولی من می گویم گاهی پول زیاد لزوما حتی رفاه هم نمی اورد یعنی بستگی دارد که شما تا چه حد از پول هایت استفاده کنی بنده افرادی را می شناسم که بسیار ثروتمندند ولی یک لباس معمولی  می پوشند و صبحانه و ناهار و شامشان هم با من و شما تفاوتی ندارد صبح تا اخر شب هم کار می کنند ولی رفاهی بیشتر از یک ادم معمولی ندارند  چون نمی خواهند از ثروتشان استفاده کنند حالا به هر دلیل پس اگر کسی حساب بانکی قوی دارد لزوما استفاده بیشتری هم نمی برد البته احتمال دارد در اینده ورثه منتفع شده و کامیاب شود!.....ایا اگر مثلا یک کت و شلوار در یک مغازه شیک و پرزرق و برق در بالا شهر ده میلیون تومان فروخته می شود  لزوما از یک کت و شلواری که در یک حجره سوت و کور در بازار دو میلیون تومان است بهتر است؟ قطعا اینگونه نیست یعنی شاید ان عدد شما را به اشتباه بیندازد و اگر از هوش خودتان استفاده نکنید ممکن است کلاه سرتان برود و یک کت و شلوار دو میلیونی را ده میلیون به شما غالب کنند.... حتی اعداد ادمهای بزرگ را هم به اشتباه می اندازد مثلا در انتخابات اخیر یک جریان سیاسی قدرتمند با اشتباه محاسباتی اسیر توهم اعداد شد....تحلیل گران این جریان سیاسی برخی از اصول خودشان را نادیده گرفته و تصمیم گرفتند توجه یک خواننده زیرزمینی که نه ظاهر موجهی دارد و نه رفتار چندان جالبی را جلب کرده و از حمایت او برای انتخابات بهره بگیرند و فکر کردند که شاید با حمایت های ایشان بتوانند جوانان را به سمت خودشان بکشانند شاید تحلیل گران این جریان به تعداد فالوورهای ایشان در اینستا گرام نگاه کردند که یک عدد خیلی بزرگ است ولی سرانجام حمایت های ایشان نتوانست کمکی بکند که شاید هزینه هایی هم داشت دلیل ان هم این بود که شاید اغلب این میلیون ها طرفدار ایشان جوانان زیر پانزده سال بودند که اصلا نمی توانستند رای بدهند و یا شاید صدای ایشان را دوست دارند ولی او را بعنوان یک الگو قبول نداشتند....و یا در همین کنکور ایا کسی که رتبه اش بهتر است لزوما باهوشتر است ویا بیشتر تلاش کرده؟ قطعا اینگونه نیست چون اگر به نفرات برتر کنکور امسال نگاه کنید می بینید که اغلب انها ازتهران هستند قطعا دلیل این نیست که باهوش ها در تهران جمع شده اند! بلکه دلیلش این است که انجا مردم امکانات بهتر و دسترسی بیشتری به کلاس کنکور وکتاب های مربوطه دارند و می توانند ان عدد سرنوشت ساز یعنی رتبه خودشان را بالاتر ببرند مگر نه ممکن است نخبگانی در سیستان و بلوچستان و کردستان و بشاگرد وجود داشته باشند که بعلت عدم وجود امکانات عقب بمانند....

اعداد هنوز هم سرنوشت ساز است چون موقعیت ما را در این جهان تعیین می کنند ولی باید مواظب باشیم فریب اعداد را نخوریم و اگر می خواهیم قضاوت درستی داشته باشیم به جای اینکه اعداد را چشم بسته بپذیریم بهتر است از قدرت تحلیل خودمان برای بررسی انها استفاده کنیم.....

نظرات 7 + ارسال نظر
سارا... پنج‌شنبه 2 شهریور 1396 ساعت 20:01

سلام...

من دیپلم ریاضی و فیزیک... ولیسانس ریاضی محض دارم.... و فوق علوم اقتصادی... و چون ریاضی ام خوب بود... رتبه اول دوره فوقم بودم...
اما با نظرتون مخالفم!...

اتفاقا من این بحث رو با پسرعموم هم داشتم... ایشون دخترشو مجبور کرد بره رشته ریاضی ... چون نظرش مثل شما بود...
دخترش عاشق روانشناسی بود ... و میخواست دوران دبیرستان هم بره رشته انسانی .... اما تفکر پدرش این بود که ... چون ریاضی ذهن رو پرورش میده و بسیط میکنه و.... همینایی که شما فرمودین... باید بره ریاضی ... و بعد بره روانشناسی بخونه ...

به دلایل مختلف این حرف رو قبول ندارم .... اما فقط یکیش رو توضیح میدم ... چون در متن بهش اشاره کردید... و چون مسلما عقیده شما ...تغییر نخواهد کرد...

در کشور ما...کسایی که ریاضی خوندند... در هر رشته یا کاری که بعد از اون برن موفق ترند ... نه چون اول ریاضی خوندن.... بلکه چون افراد باهوش و درسخوان و مستعد ... رشته ی ریاضی رو انتخاب میکنند...
متاسفانه سالیان زیادی هست که ...اینطور جا افتاده که ...رشته های علوم انسانی و هنر ... رشته های ساده ای هستند... و لذا دانش آموزانی که ...توان یا استعداد کمتری دارند ... یا اصولا حال درس خوندن ندارن .... میرن به این رشته ها.........و بهترین ها میرن به رشته ریاضی و تجربی... و این میشه که حتی وقتی تغییر رشته میدن ....باز هم موفق هستند...
اما اینها اگر از همون اول هم میرفتن رشته ای غیر از ریاضی... به علت توانایی بالاشون ........باز هم همین قدر موفق بودند ...

درود به سارا خانم دوست غایب !
همانطور که ادمها برای قوی شدن تن و بدن خودشان ورزش می کنند گاهی ذهن هم برای تربیت و تقویت بخصوص در سنین پایین احتیاج به تقویت داره و اموزش ریاضی می تونه ذهن را تقویت کنه و از همه مهمتر صبر و حوصله آدم را بالا ببره....در دوران ما باهوش ترین دانش آموزان رشته های پزشکی را انتخاب می کردند ولی می بینید که نخبگان در بین کسانی که ریاضی خوانده اند بیشتر است....

سما جمعه 27 مرداد 1396 ساعت 02:04

سلام
من جز اون دسته از افرادی هستم که با لیسانس مهندسی وارد رشته علوم انسانی شدم. به دلیل تلاشم، قدرت تحلیلم یا هر چیز دیگه ای جز موفق ترین دانشجوها در دوره ی ارشد بودم.
به تناسب تغییر رشته، تغییر شغل هم دادم و همون نتیجه رو هم تو محل کارم در مقابل کسایی که در حدود سن من سابقه کاری دارن، بدست آوردم.
ولی من هیچ وقت جدی گرفته نمیشم مهرداد عزیز!
با هر تغییر مدیری، با هر استاد جدیدی، من خیلی خیلی بیشتر از بقیه باید برای اثبات خودم وقت و انرژی بذارم!
بعد چند وقت این داره من رو فرسوده میکنه، با یه مدیر تا مرحله ی رییسی جلو میرم ولی مدیر بعد که میاد من میشم کاردان واحد!!

ریاضیات خیلی خوبه ولی به شرط اینکه کنار رشته ی دیگه خونده بشه.

درود به شما
ببینید.....گاهی ما در مورد علت و معلول دچار اشتباه می شویم شاید دلیل اینکه شما در پیشرفت شغلی دچار مشکل می شوید ربطی به مدرک تحصیلی شما نداشته باشه بلکه باید برای اثبات خودتون بیشتر تلاش کنید .....بالاخره کسی که تلاش میکنه یه روزنه ای براش باز میشه این یه قانونه. ...

راضیه پنج‌شنبه 26 مرداد 1396 ساعت 01:27

اونجا که گفتید مهندس بازرگان و مهندس فلان
من یه نظر دیگه دارم! من میگم اینا چون هوش ریاضی و هوش بالایی دارن موفق شدن نه صرفا به این دلیل که اول ریاضیات خوندن موفق شدن گرفتید چی میگم؟ حال ندارم واضحتر بیان کنم:)))))

همانطور که عرض شد ریاضی باعث میشه ظرفیت ذهنی افزایش پیدا کنه و البته هوش صرف هم برای اینکه تبدیل به یک ادم بزرگ بشوی کافی نیست توضیحش مفصله ولی چون شما حال نداری تا همین حد براتون کافیه!

آسو چهارشنبه 25 مرداد 1396 ساعت 12:52

اعداد سرنوشت سازن ...................

دقیقا!...

عطیه چهارشنبه 25 مرداد 1396 ساعت 12:12

با حرفاتون ب شدت موافقم، اما یکم رو ریاضی باید فکر کنم.
هیچوقت با هم آبمون تو یه جوب نرفت

من هم گرچه در دبیرستان ریاضی خوانده ام و در دانشگاه در یک رشته فنی هم درس خوانده ام ولی اعتراف می کنم که در ریاضی یک دانش آموز و یا دانشجوی ممتاز نبودم!....

سوسن همون سوگل سردرگم سابق سه‌شنبه 24 مرداد 1396 ساعت 23:55

دوباره که زدین توبحث سیاسی حالااون گروه برنده هم توهم اعدادنگیرش چون جمعیت ایران هشتادملیونه نه بیست وچهارملیون

والا ما بحث سیاسی نداریم برای همین هم اسمی از کسی نبردم.....کلا به اعتقاد من در شرایط فعلی بحث و صحبت سیاسی بیهوده است!...؟

سونا سه‌شنبه 24 مرداد 1396 ساعت 00:36

سلام اقا مهرداد
همچنان وبلاگ و کانالتون رو میخونم
ولى زیاد اهل کامنت گذاشتن نیستم
راستى یه کانال زدم که فکر کنم تا حدى به درد شما بخوره
ازون دفعه که نوشتین سویا سس رو میریزین رو سالاد همش تو فکر بودم ادرس کانال رو بدم به دردتون میخوره یا نه؟؟؟!!
https://t.me/ChefSona
این هم ادرس کانال

درود به سونا خانم
قطعا به درد ما میخوره بخصوص اینکه زحمت کشیده اید و بطور صوتی دستور طبخ غذا را توضیح داده اید....

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.