داستانهای یک فروشگاه
داستانهای یک فروشگاه

داستانهای یک فروشگاه

پدر....

 

 

چند موضوع و خاطره در مورد روز پدر در دفترم نوشته بودم که راستش حس نوشتنش نیست! در مورد زن و روز زن زیاد نوشته و گفته اند چون اول اینکه دفاع از حقوق زنان حرف حقی است که گفته می شود ولی بخشی از ان هم مربوط به این مسئله است که برای برخی پرداختن به حقوق زنان نشانه نوعی روشنفکری است از ان طرف در باورهای سنتی  مقوله زن و مادر دو مقوله متفاوت است یعنی وقتی حرف زن به میان می اید بدون هیچ تعارفی زن یک جنس درجه دو است شاید در شعارها  حرف های قشنگ زیاد زده شود ولی عملا مردان مسلطند و اراده و خواست زنان مقهور قدرت و غیرت مردان است ولی وقتی بحث مادر پیش می اید ناگهان اوضاع دگرگون می شود و مادر به مراتب عزیزتر از پدر تعریف می شود و در هر حال نتیجه این می شود که هم در باورهای مدرن و هم سنتی از مادر بسیار بیشتر از پدر یاد می شود و در حقیقت پدر مظلوم است یعنی تفاوت در حد همان جوراب و انگشتر طلاست که اولی هدیه روز مرد است و دومی هدیه روز زن!....

پدران ما نسل زجرکشیده ای هستند که بهترین دوران عمرشان در جنگ بمباران ایستادن در صف ها طولانی برای همه چیز از شیر و نان و تخم مرغ گرفته تا نفت و گوشت....شاید شما بگویید زنان هم با این مشکلات دست و پنجه نرم می کردند ولی جواب این است که وقتی بحرانی ایجاد می شود نقش حامی پر رنگ تر می شود و بار اصلی کار و مسئولیت به دوش مردان می افتد و مشکلات این نسل همچنان ادامه دارد مردانی که بعد از سالها کار بازنشسته شده ولی حقوق بازنشستگی کفاف زندگی انها را نمی دهد و در کهنسالی همچنان مجبورند کار کنند از ان طرف نسلی تربیت شده اند که از پدران خودشان همه چیز می خواهد اگر بیکار است اگر ماشین می خواهد اگر می خواهد ازدواج کند همه اینها را از همان پدر توقع دارد یاد یک دوستی افتادم که داستان زندگیش بسیار جالب است که اگر عمری بود ان را خواهم نوشت او که هم سن و سال پدر من است می گفت وقتی بچه بودیم وقتی مادرم ابگوشت درست می کرد گوشت هایش را جدا می کرد و برای پدرم نگه می داشت و برای ما هم فقط اب گوشت می ماند که ما هم نان را دران تلیت کرده و می خوردیم حالا هم که بچه دار شده ایم موقع ناهار که می شود باید صبر کنیم و گرسنگی بکشیم و اشتهایمان کور شود تا دختر و پسرمان از دانشگاه یا سر کار برگردد تا زنمان غذا را سر سفره بگذارد وقتی بچه بودیم پدرسالاری بود حالا هم که خودمان بچه دار شده ایم فرزند سالاری شده فلان فلان این روزگار که هیچ وقت نوبت ما نشد! ....

حرف برای گفتن زیاد است فقط بگویم من شخصا به پدرم مدیونم چون آدم روشن و آگاهی بود که  چیزهای زیادی به من یاد داد "روشنی" برای من تعریف خاصی دارد که گاها ربطی به سطح تحصیلات ندارد  ادمهایی را می شناسم که تحصیلات بسیار بالایی دارند ولی ذهنشان مملو از تاریکی است... دوم اینکه از هیچ پشتیبانی و حمایتی از من دریغ نکرد و سوم اینکه دوست خوبی است....خلاصه که هوای پدران را داشته باشید شاید انها بداخلاق باشند شاید در کهنسالی از اهمیتشان کاسته شده و چندان دیده نشوند ولی وقتی نباشند می فهمید که چه فشاری به خانواده وارد می شود معمولا انتظار چندانی هم ندارند ادمها وقتی سنشان بالا می رود بیشتر از هر چیز توقع احترام و توجه دارند و بی انصافی است اگر از انها دریغ شود هر چند که به نظر شما پدران خوبی هم نبوده باشند......

نظرات 6 + ارسال نظر
نفس سین دوشنبه 4 اردیبهشت 1396 ساعت 09:24

پدر و مادر ستون های یه خونه هستن
هر دو باید باشن
اما وای به روزی که یکیشون بد و ناسازگار باشه
اون وقته که بودنش اون یکی رو هم از پا میندازه..
من مردهای زیادی رو دیدم که گند زدن به زندگی خودشون و بچه هاشون
زن وقتی مردش بمیره یه تنه میتونه از پس خیلی چیزا بربیاد
اما وای به روزی که مردش باشه اما بد باشه....
پیر میشه میشکنه داغون میشه
دیدم که میگم
بارها دیدم
و همون قدر که خوبی یه مرد جای تشکر و تقدیر داره
بدی یه مرد اونم به زن و بچه هاش که خودش خواسته و حالا... واقعا جای تاسف و ببخشیدا فحش و ناسزا داره

دقیقا......
متاسفانه برخی مردها با بداخلاقی ها و ناسازگاری خانواده خودشون را از بین می برند

رضوانه یکشنبه 27 فروردین 1396 ساعت 08:56

پدر ...
توصیفش سخته.....

درسته...

اعظم46 دوشنبه 21 فروردین 1396 ساعت 15:14

سلام روز مرد بر شما گرامی باد


خدا همه ی پدرها رو حفظ وطول عمر با عزت نصیبشون کنه وپدرهایی که در قید حیات نیستند قرین رحمت فرماید

درود به اعظم خانم.....
ممنون از لطفت خدا همه رفتگان را رحمت کنه....

سمانه دوشنبه 21 فروردین 1396 ساعت 10:32

سایه پدر حالا حالاها مستدام ..انشالله
روز مرد هم مبارک شما باشه
بار طنز خونه بروی دوش پدر منه ..بس که کاراش و رفتاراش طنز و بانمکه ...وقتی خرابکاری میکنه قیافش دیدنی هست ..از اون مدل ادمایی که خیلی دلسوزه و زود زود فراموش میکنه..دلم تنگ شد براش.

ایشاالله که پدرتون که طبق توصیف شما بسیار دوست داشتنی هستند همیشه سالم و سلامت باشند....
ممنون سمانه خانم

مرمری دوشنبه 21 فروردین 1396 ساعت 02:04

خداونود نگهدار پدر شما وهمه پدران عزیزمون باشه،،،،،،،،اینم کاود من به شما واسه روز مرد، همیشه تنتون سالم وموفق باشین داداش مهرداد

ممنون مرمری خانم کادو هر چند هم که مجازی باشه با ارزشه....

مریم یکشنبه 20 فروردین 1396 ساعت 23:22

الهی که تن پدرو مادرتون سالم باشه و سالیان سال در کنارتون باشند.

ممنون مریم خانم....همیشه شاد باشی....

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.