داستانهای یک فروشگاه
داستانهای یک فروشگاه

داستانهای یک فروشگاه

ارامش کجاست؟

 

 

دیروز به یک مسافرت کوتاه رفته بودم توی ویلا بودم که دو نفر توجهم را به خودشان جلب کردند.....اولی تا انجاییکه می دانم هیچ مشکلی در زندگیش ندارد یک کارمند عالی رتبه با حقوقی بالا یعنی در این حد که با حقوق کارمندی چندین خانه و مغازه دارد و باز هم تاانجاییکه می دانم زندگی خوبی هم دارد ولی گرفته و غمگین گوشه ای نشسته بود و با خودش حرف می زد شاید شما بگویید از دل ادمها بی خبرید و نمی دانی مردم مشکلاتشان چیست ولی سالهاست که من سالی دو سه بار ایشان را می بینم البته قبلا که رفت و امدهای فامیلی بیشتر بود ایشان را بیشتر می دیدم و از سالها قبل تا به حال که ایشان را می بینم وضعیتش کلا همینطور است! ادم خیلی خوب و درستی است ولی همیشه پکر گرفته و غمگین است تا بااو حرف نزنی اخمهایش در هم است و صدایش هم در نمی اید.....

یک نفر دیگر هم بعد از مدتی مهمان ویلای ما بود و بعد هم رفت از وضعیت ایشان کاملا اگاه بودم....خودش مریض زنش بیمار پسرش بعلت ورشکستگی در زندان دخترش بشدت با شوهرش مشکل دارد و در استانه طلاق است مشکلات مالی.....ولی کاملا سروحال و شاداب بود می خندید شاد بود بازی می کرد و جالب این جا بود که همان اقای عبوس یک بچه دو سه ساله داشت که مرتب حلق مبارکش باز بود و ارام هم نمی شد او بچه را کناری کشید و از انجاییکه روبرویش نشسته بودم شاهد ماجرا بودم ...ارام ارام در این چند ساعتی که مهمان ما بود شمردن یک تا ده را به ان بچه یاد داد یعنی با صبر حوصله و خنده انقدر برایش تکرار کرد و با هر عدد به انگشتان بچه ضربه می زد که نه تنها بچه ارام شد که بچه شمردن از یک تا ده را هم یاد گرفت!.....

در ان لحظه با خودم فکر کردم گاهی شادی و خوشحالی و ارامش ادمها ربطی به اوضاع بیرونی انها ندارد یعنی دنیا ما اینگونه نیست که فقط پولدارها و خوشگلها خوشبخت باشند و در ارامش زندگی کنند البته اوضاع بیرونی خیلی مهم است و اگر شما خواننده قدیمی این وبلاگ باشید و پستهای گذشته و همچنین وبلاگ قبلی بنده را به یاد داشته باشید می دانید مفهوم عدالت کلا برای بنده زیر سوال است و من معتقدم دنیای ما اساسا دچار یک بی عدالتی ذاتی و ساختاری است ولی اگر خوشبختی و ارامش در دنیای ما فقط خاص برترین ها بود جدا دنیای سیاهی داشتیم .....اوضاع بیرونی ما در ارامش و خوشبختی ما بسیار مهم است و نمی خواهم شعارهای پوچ برخی را تکرار کنم ولی نهایتا ارامش باید از درون انسان بجوشد و بخصوص در این میان ژنتیک نقش بسیار مهمی دارد و این هم دلیلی محکم برای اثبات مشکوک بودن واژه عدالت است!......

نظرات 10 + ارسال نظر
رضوانه پنج‌شنبه 17 فروردین 1396 ساعت 16:46

اکثر داستان ها و مطالب خوندم که تو این یه سال نبودم ولی متاسفانه ثبت نظر امکام پذیر نبود واسه همین فقط لایک کردم

شاد باشید...

خواننده پنج‌شنبه 17 فروردین 1396 ساعت 16:11

آخ راست میگید، این لعنتی آرامش بد کوفتیه، هیچ چی جاشو نمیگیره.

سمانه چهارشنبه 16 فروردین 1396 ساعت 11:14 http://http

سلام اقا مهرداد
موافقم
بهش رسیدیم که میگم.

درود به سمانه خانم
احوال شما؟

سارای چهارشنبه 16 فروردین 1396 ساعت 08:26

سلام و سال نو مبارک باشه
جدا از ژنتیک ، محیط خونه و پدر و مادر خیلی تاثیر داره. پدر مادر من ادمهای خودخور و غمگین هستند و ما هم چشم باز کردیم همینو دیدیم ما بچه ها هم همین مدلی شدیم. با اینکه سعی میکنم خود خور نباشم اما نمیتونم هم شاد و بذله گو باشم یا حتی روم نمیشه ادای شادی دربیارم .

درود به شما و عید شما هم مبارک
من فک می کنم این هم مشمول همون ژنتیک باشه...
البته این جور نیست که هیچ راهی نداره من پزشک نیستم ولی دیدم افرادی که به پزشک مراجعه کردند و با کمک چند قرص و ورزش زندگیشون عوض شده...

رضوانه سه‌شنبه 15 فروردین 1396 ساعت 17:11

سلام آقا مهرداد گل خوبین سال نو مبارک
من بعد یک سال دوباره اومدم یهو یاد وب شما افتادم یاد داستان هاتون گفتم برم بینم تو این یک سال چکارا کردید .تا عصر بینم چند تا از داستان هاتون میتونم بخونم چقد عقب موندم
و نظرم راجب این ماجرا راستش من خودم م از درون خیلی ناراحتی ها و مشکلات دارم ولی تو جم همیشه شادم اصولا کلا بروز نمیدم چیزی رو تو جم که انرژی منفی به دیگران بدم

درود به شما
ممنون سال نو شما هم مبارک...
همین که سعی می کنید شاد باشید خیلی خوبه
ممنون از لطفت...

بهروز سه‌شنبه 15 فروردین 1396 ساعت 10:31

در جواب عطیه خانم خواستم بگم اینکه نفر چهارم برای شخصی باشی و راضی باشی در واقع تحقیر خود و تلف کردن عمره . من جای شما بودم ترجیح میدادم اصلا برای اون آدم هیچی نباشم و اون هم برای من هیچ باشه .
البته من از نیت شما و آنچه که در دلت میگذره خبر ندارم. کاش بیشتر توضیح میدادی

درود به اقا بهروز گل

عطیه دوشنبه 14 فروردین 1396 ساعت 10:08

سلام و تبریک سال نو. امیدوارم امسال از سالهای خیییییلی خوب زندگیتون باشه.
من متاسفانه امسال سال خوبی رو از لحاظ روحی شروع نکردم. بخاطر عدالتی ک نیست تو محیط کار من ک بیداد میکنه.
دارم ب این نتیجه میرسم ک آرامش، مصادف با قناعته. تو هر چیز. حتی اگر فرد شماره 1 برای یک نفر نباشی، اگر ب همون ردیف 4و5هم قانع باشی، آرامش داری. اما همین قناعت هم بحثهای دیگه ای مثل کوشش نکردن و رجا زدن رو پیش میاره.
ب نتیجه رسیدی ب منم بگو لطفا، ملتی رو از سردرگمی نجات میدی

درود به عطیه خانم
احوال شما؟
والا من که توی سال جدید تصمیم گرفتم بجنگم!....
ببر بودن بعضا بهای سنگینی داره چون اگه ببر باشی احساس خطر می کنند و گرگ ها دسته جمعی به تو حمله می کنند ولی راستش توی این دو روزه عمر گوسفند بودن به عذاب وجدانش نمیرزه!.....گر چه در یک سیستم غلط همیشه اطاعت کردن راحت ترین و اسون ترین راهه...

مری دوشنبه 14 فروردین 1396 ساعت 02:48

سلام آقا مهرداد راستش منم چند سال پیش مثل شما فکر می کردم ولی گذر زمان بهم نشون داد که نه اون غم واقعیه نه این خوشحالی بعضی مثل هنرپیشه ها هستم ولی تو زندگی.. ظرف دلش خوشه ولی صورت شو یه طوری می کنه که من بد بختم ..از او نور ظرف مثلا دور از جون همه مریضه داغون ولی تو صورتش سعی می کنه خوشی باشه که مردم نگن بدبخته ....بعد از چند سال میفهمی همش فیلم بوده ...البته بعضی که در مشکل شاد وشاکر خدا هستن از روح بزرگشون هست ...اونا جدا هستند ....

درود به شما...
حرف شما درسته ولی ما از واقعیت حرف می زنیم از نقاب هایی که مردم به صورت دارند حرفی نمی زنیم....رضایت از زندگی یک چیز پیچیده است که به عوامل متعددی ربط داره و نمیشه صرفا به مادیات مربوط دانست گرچه مادیات بسیار مهم است و من حرف ان کسانی را که نقش پول و مادیات را در خوشبختی ناچیز می دانند قبول ندارم.....

الهام یکشنبه 13 فروردین 1396 ساعت 20:47

نقش ژنتیک نهایتاً 45-50 درصده آقا مهرداد.
فامیل شاد شما از قرار معلوم، ایمان و امید بالاتری داره که حتی در مشکلات زیاد هم، روحیه اش را حفظ کرده؛ ولی از کجا معلوم که این روحیه اش اکتسابی نبیست و به خاطر ژنتیکش هست؟

ببینید اون 50 درصد بسیار درصد بالاییه و بسیار مهمه و در حقیقت تعیین کننده است چون اون 50 درصدی که به محیط بستگی داره هیچ وقت به طور کامل در اختیار ما نیست شما حتی اگه ملکه هم باشی و توی قصر زندگی کنی باز هم نمی تونی اون 50 درصد محیط را بدست بیاری پس نهایتا ان چیزی که تعیین کننده است همان ژنتیک است....

اعظم 46 یکشنبه 13 فروردین 1396 ساعت 13:17

چقدر جالب میری تو بحر آدما

واقعا شاد بودن یه هنره
تا حالا ازش پرسیدی با این همه مشکلات چطور روز گار می گذرونه ؟

سال نو مبارک سال دوماد شدنت باشه

در مورد اون سوالی که چگونه با این همه مشکلات سر می کنه خوب البته نمیشه سوال کرد ولی من فک می کنم وقتی مشکلات متراکم میشه گاهی ادم به بیخیالی میرسه .......البته همانطور که گفتم بعضی ها ذاتا بی خیالند بعضی ها هم ذاتا و بیخودی خود خوری می کنند و ربطی به مشکلات بیرونی اونها هم نداره.....
ممنون اعظم خانم....

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.