سفرنامه کیش3

 

همانطور که گفتم در گرفتن هتل اولویت فقط نزدیکی هتل به ساحل و مراکز خرید بود برای همین به بقیه چیزها توجهی نکردم و انصافا موقعیت عالی بودم فاصله اش تا ساحل ده دقیقه پیاده روی بود و البته مراکز خرید مهم کاملا نزدیک ولی از انجاییکه تور ما با ناهار بود غذایش چندان جالب نبود یعنی به نظر من شرم اور است که شما به رستورانی بروی و غذایی جلویت بگذارند که مقدارش انقدر کم باشد که سیر نشوی منو انتخابی از چهار غذای تکراری بود مرغ جوجه قورمه سبزی و ماهی....مرغی که ما خوردیم به اندازه ران یک کلاغ بود! ماهی ان یک تکه کوچک جوجه اش یک سیخ لاغر و بنده که شغل خودم در زمینه مواد غذایی است تا به حال لوبیا قرمز به این ریزی ندیده بودم که داخل خورشت قورمه سبزی ما بود! یعنی با اینکه ما ادمهای پرخوری نبودیم وقتی ناهار تمام می شد توی چشمهای همدیگه نگاه می کردیم که خوب این پیش غذا بود حالا غذای اصلی چی میشه!؟ البته می شد غذای بیشتری سفارش داد ولی انجا از بس هله هوله می خوردیم معمولا حتی برای شام هم سیر بودیم.....

من با توجه به شغل و رشته تحصلیم می گویم دلیل اصلی  کیفیت ضعیف خدمات در جاهای مختلف مثل رستورانها کافی شاپ ها یا جاهای دیگر ناشی از سوئ مدیریت تخصص نداشتن و بی سلیقگی است تا صرفه جویی در مواد اولیه .....مثلا قیمت ماهی تیلاپیا فله ای هر کیلو شانزده هزار تومان است یعنی فرق یک تکه ماهی کوچک تیلاپیا و بزرگ ان شاید حدود هزار تا هزار و پانصد تومان باشد ولی همین هزار تومان کیفیت غذا را بشدت تغییر می دهد در ضمن خجالت اور است که خود ما کنار دریا باشیم و ماهی تیلاپیا منجمد چینی بخوریم یا مثلا صبحانه سلف سرویس بود که سوسیس هم سرو می شد در حالت عادی علی رغم میل شدیدی که به فست فود دارم زیاد از این اشغال ها نمی خورم ولی در مسافرت معمولا خودم را در سوسیس و فست فود خفه می کنم! مثلا سوسیس ها بدون سیب زمینی خیلی ساده فقط سرخ شده بودند مگر یک قوطی رب گوجه فرنگی چقدر قیمت دارد؟ مگر سیب زمینی کیلویی چند است؟  مگر کاهو کیلویی چند است؟  مگر یک بشقاب کوچک سوپ سبزی جات فقط با عصاره مرغ یا گوشت برای ناهار چقدر هزینه دارد؟ با همان مواد اولیه  می شود یک غذای فاخرتر و خوشمزه تر درست کرد و کلا کیفیت را تغییر داد ولی متاسفانه ما عادت نداریم زحمت بکشیم و خلاقیت به خرج بدهیم و سعی کنیم کارمان را درست انجام دهیم......

کلا یک مسافرت خوب و اسان در کشور ما گران است و چه بسا فقط قشر خاصی می توانند به برخی سفرها بروند که این اشتباه است مثلا در تور دلفین ها ما یک بستنی بی خودی را ده هزار تومان و یک شربت ابلیمو را هشت هزار تومان خریدیم! یا قیمت برخی رستوران ها با این که کیفیت جالبی هم ندارند بشدت گران است شما ببینید سالانه چقدر ارز از مسافرت مردم به خارج از کشور صرف می شود که همه اینها ناشی از این است که بعضی وقتها حساب می کنی هزینه سفر به دبی یا ترکیه چندان تفاوتی با سفر به کیش ندارد که این اشتباه است....باید هزینه های سفر معقول باشد که  طبقه متوسط هم بتواند به این سفرها برود و هم مردم سفرهای داخلی را ترجیح دهند  ایران کشور دیدنیهاست هر کجا که بروی برای خودش حال و هوای خاصی دارد ولی متاسفانه امکانات و مدیریت نیست ......

اگر از قیمت  بازارها بخواهم بگویم من واقعا از قیمت پوشاک خبر ندارم برای همین نمی توانم نظر بدهم فقط می توانم بگویم من شخصا از خریدم راضی بودم و من و همراهان لباس عید را از انجا خریدیم ولی در مورد شغل خودم در هر پاساژیک مغازه بود که ظاهرا جزئی از یک فروشگاه زنجیره ای در کیش بود که تنقلات خارجی مثل شکلات بیسکوییت قهوه و کافی میکس  می فروختند مثلا نوعی کاپوچینو معروف به اسم "تروبیکا "هست که ما اینجا هر بسته ان را 15500 می فروشیم که انجا 18000 می فروختند!  یا مثلا نوتلا را ما اینجا 12500می فروشیم که همان را انجا 14000 کمتر نمی دادند و با توجه به اینکه انجا منطقه ازاد است قیمت های خرید بسیار پایین تر از اینجاست می شد حدس زد که چه سود سرشاری نصیب تاجرانش می شود که باز هم اشتباه است و اگر نظارت باشد نباید اجازه داده شود این چنین به مردم اجحاف شود ولی چون شکلات ها و قهوه ها و تنقلات خارجی خوش اب و رنگ است مرفهین بی درد بی توجه به قیمت ها خودشان را در ان بسته های خوش اب و رنگ خفه می کردند!....ادامه دارد....