داستانهای یک فروشگاه
داستانهای یک فروشگاه

داستانهای یک فروشگاه

نان و شوخی روزگار!

 

 

نان غذای اصلی مردم ماست یعنی در بسیاری غذاهای ایرانی اگر نان خوب باشد ان غذا ارزنده و با ارزش است مگر نه حیثیت غذا زیر سوال می رود! نان دنیای بسیار بزرگی دارد ولی در در کشور ما در حد خیانت به این پدیده کم توجهی می شود یعنی اینکه گندم تهیه می شود حالا یا از راه واردات و یا از راه تولید داخل و این گندم تا ارد شود و به درب نانوایی برسد یک پروسه ملی و فوق العاده حساس است که انرژی و وقت زیادی از تصمیم گیران و امکانات کشور می گیرد منتها مشکل اینجاست که این پروسه تا درب نانوایی به اتمام می رسد!  یعنی ارد به دست نانوا که می رسد کسی که قرار است محصول نهایی را عرضه کند این حساسیت به پایان می رسد و متاسفانه در بسیاری موارد ارد در مرحله پخت به یک محصول بی کیفیت تبدیل می شود....متاسفانه اغلب نانواها سواد کافی ندارند و با ماشین الات ابتدایی نان را تولید می کنند و سرمایه عظیم کشور را هدر می دهند....از تهران بگذریم! یعنی در تهران نان به نسبت شهرهای دیگر کیفیت بهتری دارد خود نانواها می گویند دلیلش این است که اردی که به پایتخت می دهند ارد بهتریست که البته من اطلاعی ندارم ولی به غیر از تهران در بسیاری شهرها کیفیت نان واقعا افتضاح است و کسی هم نیست که همتی کند و دلسوزی کند و برای این سرمایه ملی که قوت غالب مردم بخصوص طبقات فقیراست فکری کند نان جزه لاینفک غذای طبقات پایین جامعه است و این بی توجهی مثل همیشه به این قشر اسیب می زند یعنی اگر فقط یک دهم این انرژی که صرف تهیه گندم و ارد می شد صرف نوسازی تجهیز و اموزش نانواها می شد شاید کلا وضعیت نان متحول می شد......نان بخصوص نان صنعتی دنیای بزرگی دارد و نهایتا ذائقه مردم باید به سمت نان های صنعتی که سالمتر و اقتصادی تر هستند سوق داده شود......

خود ما در فروشگاه نان های صنعتی و باگت هم می فروشیم یک مدت کیفیت ان کسی که نان باگت می اورد کم شد برای همین با یک نفر دیگه صحبت کردیم که نان بهتری برایمان بیاورد....پسر جوان خوشتیپ و بذله گویی بود یعنی وقتی نان می اورد چند کلمه حرف می زد و بعضا خاطره ای نیمه کاره تعریف می کرد و می گفت بقیه اش را فردا تعریف می کنم چون عجله داشت و می خواست برود ولی فردا که می امد حس می کردم انگار حالش زیاد خوب نیست یعنی منتظر ادامه حرف دیروز بودم ولی چیزی نمی گفت و خیلی جدی و سریع نان را می گذاشت و می رفت ولی در عوض فردا که می امد خوشحال و سروحال دوباره ادامه بحث را ادامه می داد و خیلی پر شور شروع به صحبت می کرد و مثلا وقتی سروحال بود اگر نانی از دیروز مانده بود می برد و به جایش تازه می گذاشت ولی روزهایی که سروحال نبود اگه تذکر نمی دادی نان های مانده را عوض نمی کرد کلا یک روز در میان یه حالی بود! روزهای فرد جدی و ساکت و اخمو ولی روزهای زوج شاد و سروحال و بذله گو در ضمن روزهای زوج گاها یه بوهایی هم از او به مشام می رسید! که نشان می داد که قبل از پخش باگت احتمالا مدتی را به خودسازی مشغول بوده است! (گناهش را گردن نمی گیرم حدس می زنم! )....

یه بار به شوخی از او پرسیدم تو مثل اینکه هر روز یه جوری هستی مشکلت چیه که خنده ای کرد و گفت نکنه هنوز نفهمیدی منم گفتم چی رو اون هم گفت ما دو برادر دو قلو هستیم! و با هم قرار گذاشته ایم یک روز او برای پخش نان می اید و من در کارگاهم و یک روز هم من می ایم و او در کارگاه می ماند ما دو نفر هستیم قیافه هامون مثل همه ولی اخلاق هامون فرق داره...این هم یکی از شوخی های روزگار است!....

نظرات 12 + ارسال نظر
فریبا دوشنبه 11 بهمن 1395 ساعت 21:19

به نظر من که آرد اصفهان از تهران بهتره.خواهرم هر وقت میاد اصفهان برام آرد میاره من تو خونه درست می کنم خیلی بهتر و خوشمزه تر از نونهایی می شه که از ارد تهران درست می کنم.البته ارد اصفهان سنگین تره.ارد تهران به نظرم وارداتیه شاید نرم تر باشه ولی مزه نون اصفهان خیلی بهتره.در ضمن اگه یاد بگیرید پخت نان به آسونی پخت برنجه.
تهران هم محله های مختلف ویا حتی نانوایی های مختلف نونهای مختلفی می پزن که فقط به خاطر پختشون نیست چون آردهاشون هم با هم فرق داره

واقعا من نمی دونم دلیل این تفاوت کیفی چیه ولی من هر وقت تهران نون گرفتم بخصوص بربری از اصفهان بهتر بوده....

سین دوشنبه 11 بهمن 1395 ساعت 17:33 http://entekhab-sepi.blogsky.com/

سلام چه جالب!
کار روزگار رو ببین

درسته.....

ماه بانو دوشنبه 11 بهمن 1395 ساعت 12:37 http://mahbanno.blogfa.com

چه جالب بود حرکت دوقلوها
درست میگین نون توی تهران کیفیتش بالاست
البته یه دوسه جایی یادمه اصفهان نون سبزیجات داشت خیلی خوب بود

اینجا هم نون خوب هست ولی کمیاب و توی برخی محله ها....

عطیه شنبه 9 بهمن 1395 ساعت 16:01

تو این مملکت هیچی سر جاش نیست، جای تعجب داشت اگر ک این پروسه درست ب اتمام میرسید.
من ک چن وقتیه خودمو بستم ب نون روگن.
فقط امیدوارم همون چاوداری باشه ک باید باشه وگرنه قصر آرزوهای خراب میشه

منم تست روگن "سه نان" می خورم که عالیه...ترجیحا با تستر یه کم برشته اش کن

نفس سین شنبه 9 بهمن 1395 ساعت 10:42

به این لینکا یه نگاه بندازین:
https://encrypted-tbn3.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcR3NAyPl875Ualm4jrF8bkX3T6Y2jn-fSyqUKNxXuDx9eS0hOJg0w

https://modo3.com/thumbs/fit630x300/67579/1446560706/%D8%B7%D8%B1%D9%8A%D9%82%D8%A9_%D8%B9%D9%85%D9%84_%D8%B9%D8%AC%D9%8A%D9%86%D8%A9_%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%85%D9%88%D9%86_%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82%D9%8A_%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%AC%D8%B1%D9%8A.jpg

حتما سر فرصت سر می زنم....
ممنون که زحمت کشیدی

مدادرنگى شنبه 9 بهمن 1395 ساعت 00:34

من بلدم خودم نون بپزمبه نظرم خیلى بهتره.گاهى وقتا سفت میشه اما دیگه قلقش اومده دستم و خوب از آب در میاد

نون خونگی عالیه....اصلا یه چیز دیگه است

نفس سین پنج‌شنبه 7 بهمن 1395 ساعت 19:58

آخ آخ آخ
داغ دلم رو تازه کردین...
من که میگم نونوایی که نون خوب دست مردم نده پولش مشکل داره...
مثلا قبلنا که اینجا فقط 2-3 تا نونوایی داشت نون بد دست مردم میداد و وقتی مردم اعتراض میکردن میگفت خب نخر.. چون میدونست مجبورن بخرن....
الان تعداد و تنوع بیشتر شده اما بازم خوب نیستن...
نون عربی که اینجا بهش میگن صَمون اینجا خیلی طرفدار داره
من جمله خود بنده
ساندویج هم با نون عربی خوشمزه ست...
ما با نون باگت و .... زیاد حال نمیکنیم

چه جالب... دوقلو... من عاشق دوقلو هستم

استغفرالله... معلوم شد من ذهن منحرفی دارم....
شایدم شما منحرف مؤابانه !!!! نوشتین

نون عربی نمی دونم چیه!؟

زری پنج‌شنبه 7 بهمن 1395 ساعت 01:10

در مورد دردسر و.... تو فکرم افتاده پیگیر زدن نانوایی بشوم... در مورد کیفیت نان خب همیشه جا برای بهتر شدن هست مثلا خیلی وقتها نانهای سنگک وسطش خمیره و روی اون یه لایه روسوز شده و یا تافتون از زور جوش شیرین تلخ شده....اینها در مورد تهرانه .
در مورد پخت نان دهاتی از این گرد کلفت ها که با خمیرمایه پخت میشوند و دیر بیات میشوند در شهری مثل تهران چطور فکر میکنید؟

من فک نمی کنم فایده ای داشته باشه این کارا خیلی دردسر داره....

ایریس چهارشنبه 6 بهمن 1395 ساعت 22:26

بحث هدر رفت سرمایه ای که مطرح کردین بسیار به جا بود متاسفانه از هنگام برداشت ما دچار این مشکلیم کشاورزی که محصول سن زده و مشکل دار داره با دادن رشوه به مامور گندمش رو به قیمّت دولتی به سیلو میفروشه و اونی که رشوه نمیده باید به قیمّت مفت به میدون بفروشه این از تجربه کاری من
در مورد کیفیت نآن تهران موافقم این سری که تشریف اوردید سنگک ونک و بربری اول خیابون جردن رو هم امتحان کنید

شما که خودتون درگیر کار هستید و تجربه کافی دارید بهتر می دونید که واقعا پروسه تهیه نان بطرز وحشتناکی معیوبه و منابع زیادی رو از بین می بره.....
حتما در سفر بعدی به این دو نانوایی سر می زنم ممنون از لطفت. ...

سوسن همون سوگل سردرگم سابق چهارشنبه 6 بهمن 1395 ساعت 20:38

چه بامزه

درسته....

مرتضی چهارشنبه 6 بهمن 1395 ساعت 17:32

سلام
خسته نباشی مهرداد جان، جالب بود داستان این دو برادر قلو. من و داداشم هم دو قلو هستیم ولی دوقلوی همسان نیستیم.
فکر کنم ایشاالا امسال از دست هومون (دانشگاه شما) راحت بشیم و شما بیشتر بنویسید.

درود به مرتضی عزیز
فک کنم دوقلوها دنیای جالبی داشته باشند.....
ممنون اقا مرتضی والا پایان نامه هنوز مونده نمی دونم چکارش کنم اصلا هم حسش نیست

زری چهارشنبه 6 بهمن 1395 ساعت 16:10

وااای چه جالب....من هم یه تجربه شبیه این دارم...ما تو دانشگاه و تو گروه رشته ی خودمون بین سال بالایی ها دو تا داداش دو قلو داشتیم و روزهای اول نمیدونستیم دوقلو هستن یادمه یه روز تو راهرو یکی را دیدیم با لباس آجری رنگ و نیم ساعت بعد اون یکی را بیرون دیدیم با لباس کرم یا لیمویی ....کلی با بچه ها خندیدیم که این تو دانشگاه لباس عوض کرده ...
راستی یه سوال، بنظرتون تو شهر بزرگی مثل تهران اگر یه نانوایی با کیفیت عالی نان سنتی دهاتی پخت کنه و انصافا بدون جوش شیرین و با خمیرمایه باشد... میتواند با بازاریابی فروشش را بیشتر از نانی مثل سنگک تضمین کند یا استقبالی از نانهای دهاتی مانند در شهرها نمیشه؟

ببینید پختن نان های سنتی خیلی دردسر داره و فک نکنم کسی دنبال یک چنین کار سختی باشه مخصوصا نسل جدید که کلا توی این فازها نیستند....
نان توی تهران کیفیت خوبی داره مثلا ما دو فامیل اونجا داریم که یکی از اونها توی قلهک یکی توی محله ریحانی نان بربری که اونجا خوردم واقعا جای دیگه ای توی ایران ندیدم.....

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.