داستانهای یک فروشگاه
داستانهای یک فروشگاه

داستانهای یک فروشگاه

شعر...

 

 نمی خواهد برایم شعر بگویی....خودت را با وزن و قافیه خسته نکن....این ها مشتی قوانین خسته کننده و کسالت اورند....یک پیراهن بپوش به رنگ گلهای باغچه....موهایت را پریشان کن ....یک رژ قرمز رنگ.....یک لبخند کم رنگ ......انوقت خودت یک شعر مجسمی....

"مهرداد"